روزگار پدرام

مطالب این وبلاگ خاطرات دلنوشته ها و اتفاقات زندگی روزمره منو در بر میگیره

روزگار پدرام

مطالب این وبلاگ خاطرات دلنوشته ها و اتفاقات زندگی روزمره منو در بر میگیره

داستان زندگی

داستان زندگی

براساس یک داستان واقعی

مرد ، دوباره آمد همانجای قدیمی روی پله های بانک ، توی فرو رفتگی دیواریک جایی شبیه دل خودش ،
کارتن را انداخت روی زمین ، دراز کشید ، کفشهایش را گذاشت زیر سرش ، کیسه را کشید روی تنش ،
دستهایش را مچاله کرد لای پاهایش ،
خیابان ساکت بود ،
فکرش را برد آن دورها ، کبریت های خاطرش را یکی یکی آتش زد
در پس کورسوی نور شعله های نیمه جان ، خنده ها را میدید و صورت ها را
صورتها مات بود و خنده ها پررنگ ،
هوا سرد بود ، دستهایش سرد تر ،
مچاله تر شد ، باید زودتر خوابش میبرد
صدای گام هایی آمد و .. رفت ،
مرد با خودش فکر کرد ، خوب است که کسی از حال دلش خبر ندارد ،خنده ای تلخ ماسید روی لبهایش ،
اگر کسی می فهمید او هم دلی دارد خیلی بد می
شد ، شاید مسخره اش می کردند ،
مرد غرور داشت هنوز ، و عشق هم داشت ،
معشوقه هم داشت ، فاطمه ، دختری که آن روزهای دور به مرد می خندید ،به روزی فکر کرد که از فاطمه خداحافظی کرده بود برای آمدن به شهر ،گفته بود : - بر میگردم با هم عروسی می کنیم فاطی ، دست پر میام ...فاطمه باز هم خندیده بود ،
آمد شهر ، سه ماه کارگری کرد ، برایش خبر آوردند فاطمه خواستگار زیاد دارد ، خواستگار شهری ، خواستگار پولدار ،تصویر فاطمه آمد توی ذهنش ، فاطمه دیگر نمی خندید ،آگهی روی دیورا را که دید تصمیمش را گرفت ،رفت بیمارستان ، کلیه اش را داد و پولش را گرفت ،مثل فروختن یک دانه سیب بود ،
حساب کرد ، پولش بد نبود ، بس بود برای یک عروسی و یک شب شام و شروع یک کاسبی ،
پیغام داد به فاطمه بگویند دارد برمیگردد یک گردنبند بدلی هم خرید ، پولش به اصلش نمی رسید ،
پولها را گذاشت توی بقچه ، شب تا صبح خوابش نبرد ،صبح توی اتوبوس بود ، کنارش یک مرد جوان نشست ،- داداش سیگار داری؟سیگاری نبود ، جوان اخم کرد ،
نیمه های راه خوابش برد ، خواب میدید فاطمه می خندد ، خودش می خندد ، توی یک خانه یک اتاقه و گرم
چشم باز کرد ، کسی کنارش نبود ، بقچه پولش هم نبود ، سرش گیج رفت ، پاشد :- پولام .. پولاااام ،
صدای مبهم دلسوزی می آمد ، - بیچاره ، - پولات چقد بود ؟- حواست کجاست عمو ؟
پیاده شد ، اشکش نمی آمد ، بغض خفه اش می کرد ، نشست کنار جاده ، از ته دل فریاد کشید ،
جای بخیه های روی کمرش سوخت ، برگشت شهر ، یکهفته از این کلانتری به آن پاسگاه ،
بیهوده و بی سرانجام ، کمرش شکست ،دل برید ، با خودش میگفت کاشکی دل هم فروشی بود ،
...
- پاشو داداش ، پاشو اینجا که جای خواب نیس ...
چشمهاشو باز کرد ،صبح شده بود ،تنش خشک شده بود ، خودشو کشید کنار پله ها و کارتن رو جمع کرد ،در بانک باز شد ،حال پا شدن نداشت ،آدم ها می آمدند و می رفتند ،
- داداش آتیش داری؟صدا آشنا بود ، برگشت ،خودش بود ، جوان توی اتوبوس وسط پیاده رو ایستاده بود ،
چشم ها قلاب شد به هم ،فرصت فکر کردن نداشت ، با همه نیرویی که داشت خودشو پرتاب کرد به سمت جوان دزد ،- آی دزد ، آیییییی دزد ، پولامو بده ، نامرد خدانشناس ... آی مردم ...
جوان شناختش ، - ولم کن مرتیکه گدا ، کدوم پولا ، ولم کن آشغال ...
پهلوی چپش داغ شد ، سوخت ، درست جای بخیه ها ، دوباره سوخت ، و دوباره ....
افتاد روی زمین ، جوان دزد فرار کرد ، - آییی یی یییییی
مردم تازه جمع شده بودند برای تماشا،
دستش را دراز کرد به سمت جوان که دور و دور تر میشد ،- بگیریتش .. پو . ل .. ام
صدایش ضعیف بود ،صدای مبهم دلسوزی می آمد ،- چاقو خورده ...- برین کنار .. دس بهش نزنین ...
- گداس؟- چه خونی ازش میره ...دستش را گذاشت جای خالیه کلیه اش دستش داغ شد
چاقوی خونی افتاده بود روی زمین ،سرش گیج رفت ،چشمهایش را بست و ... بست .
نه تصویر فاطمه را دید نه صدای آدم ها را شنید ، همه جا تاریک بود ... تاریک .
.........
همه زندگی اش یک خبر شد توی روزنامه :
- یک کارتن خواب در اثر ضربات متعدد چاقو مرد .
همین ،
هیچ آدمی از حال دل آدم دیگری خبر ندارد ،
نه کسی فهمید مرد که بود ، نه کسی فهمید فاطمه چه شد
مثل خط خطی روی کاغذ سیاه می ماند زندگی ،
بالاتر از سیاهی که رنگی نیست ،
انگار تقدیرش همین بود که بیاید و کلیه اش را بفروشد به یک آدم دیگر ،
شاید فاطمه هم مرده باشد ،
شاید آن دنیا یک خانه یک اتاقه گرم گیرشان بیاید و مثل آدم زندگی کنند ،
کسی چه میداند ؟!
کسی چه رغبتی دارد که بداند ؟
زندگی با ندانستن ها شیرین تر می شود ،
قصه آدم ها ، مثل لالایی نیست
قصه آدم ها ، قصیده غصه هاست .

........... 

بودیم و کسی پاس نمی داشت که باشیم

                                    باشد که نباشیم و بدانند که بودیم

 

مهمون عزیز سیدنی

توی این دنیای بی حاصله بودم 

با همه شکستگیهای دل من  

با همه تلخی قصه تو و من  

من که حیفم میاد از گلایه کردن 

 ارزش گلایه من بیش از اینهاست  

نه برای اون کسی که اهل سوداست 

  

اگه یادتون نیست اینو کجا شنیدید میگم اهنگ شعر زیبای سهم من با صدای داریوش اقبالی عزیزم که ۱۸ یا ۱۹ ماه اینده مهمون سیدنی ایشالله بتونم برم خیلی صداش رو دوست دارم یگانه خواننده پاپ ایران البته راست میگن دو چیز قدیمیش خوبه دوست و شراب شده قصه داریوش عزیزم اهنگهای قدیمیش هنوز هم غوغا میکنن 

 

جای همه شما عزیزانم خالی ولی اگه رفتم حتمآ جای همتون رو خالی میکنم راستی یک ماهی میشه دایی عزیزم برگشته پیش خودمون سیدنی چه حالی میده با دایی چون مهمونی رفتن خیلی دوسش دارم دایی عزیزم

همه رو برق میگیره من رو ............ خدا توبه

از شانس من دیشب داشتم با لپ تابم کار میکردم بلند شدم برم یه کاری انجام بدم همراه با لب تاپ خوردم زمین لب تاپ ۳ ماهه من خورد و خمیر شد هیچیش نموند اینم از شانس منه  

 

ولی امروز یه تازه شو گرفتم  یه مدل بالاتر چه حالی میده ولی یه چیزی دستگیرم شد  

اونم اینکه این تکنولوژی کاری کرده که یکی مثل من یه شب کامپوتر نداشته باشه کارش تمومه

یک سال دیگر گذشت

امروز تولد ۲۴ سالگی رو جشن گرفتم برعکس بقیه سالها خیلی ساکت و اروم یه دونه هدیه همین و بس  

 

خودم داره باروم میشه که دیگه داره سنم میره بالا 

جوونی هم دورانیه که کم کم داره تموم میشه 

امروز ۲۴ سال از تولدم میگذره خوب یا بد با تمام خاطرات  

 

با خودم فکر میکردم که ۲۳ تا ۳۶۵ روزی زنده بودم تنفس کردم خندیدم گریه کردم و زندگی کردم و چه روزای توی زندگیم بود چه اتفاقاتی رو پشت سر گذاشتم خوب یا بد گذشت مثل یک باد مثل یک خواب  

 

از تمام دوستای که این روز رو یادشون بود و بهم یاداوری کردن که دوستم دارن از صمیم قلب تشکر میکنم و روی ماه همشون رو میبوسم 

 

عمری باشه جبران کنم 

 

همتون رو دوست دارم 

قربان همه  

پدرام 

 

چرا باید به مرد بودنمون افتخار کنیم؟

اولآ بگم این مطلب اصلآ کپی پیست نیست بلکه خلاقیت یک مرد (خودم پدرام) درش نهفته شده 

 

چرا باید به مرد بودنمون افتخار کرد: 

۱. ۹۹٪ سیاستمدارها مردن و میتونن بجای چند صد میلیون ادم تصمیم بگیرن 

۲. خدا مرد چون اگه غیر این بود یه دونه از فرستاده هاش زن میشد که نشد همشون مردن 

۳.شما میتوانید به همه چی برسید لازم نیست زیاد زحمت بکشید برای مثال میتونید یه چند سال به عنوان ورزش کشتی بگیرید بعد به مسابقات برید بعد به شورای شهر مجلش و در اخر اگر دوست داشتید رئیس جمهور شوید 

۴. ۹۹.۹٪ از بزرگان تاریخ مرد هستن 

۵.شخصیت اصلی افسانه ها و قهرمانهای داستانها همیشه مردا هستن 

۶. همیشه شما بهترینین   

۷. توی همه شغلهای دنیا شما برترینین از اشپز و قناد و خیاط بگیر تا فشن دیزانر هالیوود و کارگردان فیلم و معلم و دانشمند 

۸. ۹۹.۹٪ دانشمندان و فیلسوفان دنیا مرد بودن (انیشتن ادیسون نیچه بوعلی سینا) 

۹. فقط شما میتونید لذت تماشاشی ۹۰ دقیقه فوتبال فینال جام باشگاهای اروپا رو درک کنید 

۱۰.لازم نیست برای اینکه به چشم بیاید و همسر اینده پیدا کنید ۴۰۰ نوع بزک دوزک کنید 

۱۱. فقط شما لذت یه توبورگ قوطی قرمز تگری رو توی تابستون درک میکنید 

۱۲. لازم نیست برای بچه دار شدن ۹ ماه مکافات بکشید با یک شب عملیات صاحب فرزند میشید 

۱۳. هیچ وقت بعد از شکست عشقی قرص نمیخورد بجاش میرید یه بهترشو پیدا میکنید 

۱۴. هر جای که دلتون بخواد میتونید برید چون مردید و کسی نمیگه چرا

۱۵. تو خونه میتونید با یه شرت بشینید و هیچ ترسی از اینکه همسایه دیدتون بزنه ندارید 

۱۶. لازم نیست خدا تمن پای ارایش بدید ماهی یه بار با اصلاح مو کارتون حل میشه 

۱۷. برای تهیه جهاز هیچ وقت سرکوفتتون نمیزنن چون اصلآ لازم نیست 

۱۸. هر وقت حس کردین خونه پدری دیگه حال نمیده و میخوان زن بگیرید میرید خیلی راحت زل میزنید تو چشم والدین و در کمال ارامش میگید من زن میخوام 

۱۹. میتونید توی دفترچه تلفنتون ۴۰۰ تا شماره دختر داشته باشید و به کسی ربطی نداره چرا 

۲۰. همیشه اولویت با شماست 

۲۱. همیشه سهم قلمبه ارث و میراث مال شماست حلالتون باشه 

۲۲. ۹۰٪ پدر مادرها اگه پسر نداشته باشن ولی به جاش دو جین دختر داشته باشن بازم اجاقشون کوره 

۲۳. تو هر سنی با هرکی دلتون خواست میتونید عروسی کنید 

۲۴. مادرتون بخاطر اینکه نترشین افسردگی نمیگیره 

۲۵. میتونید هر چرت و پرتی بنویسید و خودتونو روشن فکر جا بزنید و با یه عکس فتوشاپ کاری شده مشهور بشید 

۲۶. تمام وسایل حمام شما خلاصه میشه تو شامپوی سر شامپوی بدن لیف ژیلت خمیر ریش و حوله  

۲۷. فقط شما میتونید با کشیدن سیگار برگ و یا پیپ حرفتونو به کرسی بنشونید و همه رو راضی کنید 

۲۸. با دعوای زن و شوهری نیازی نیست خونه رو ترک کنید و برید خونه بابا واشه شنیدن سرکوفت 

۲۹. برای انتقام  لازم نیست ماتم بگیرید ۳ راه ساده وجود داره یا با گفتگوی مصالمت امیز یا با داد و بیداد و عربده کشی یا با متوصل شدن به فنون کف گرگی کله زیر زانو و یا اپرکات  

۳۰. شما میتونی لذت نوشیدن عرق سگی ودکا ویسکی و کونیاک رو درک کنید 

۳۱. فقط شما میدونید لذت پوشیدن زیر شلواری یعنی چی 

۳۲. میتونین کل روز رو بزنید بخورید برقصین به کسی هم ربطی نداره 

۳۳. همیشه حق با شماست چون مردین 

۳۴. میتونید با شونصد تا دختر عکس بگیرید و بعد بگید دوستم بوده یا یه چاخانی سر هم کنید 

۳۵. میتونید کل شبانه روز رو تو خیابون بگردین کسی نمیگه وله 

هیچ وقت برای بلد نبودن اشپزی و کار خونه سرکوفتتون نمیزنن 

۳۶. فقط شما لذت دو سیخ کوبیده با گوجه و ریحون تازه و دیزی با تلیت و پیاز رو میفهمید 

۳۷. روزهای که خانومتون قهر میکنه برای شما زندگی میشه بهشت و برای اون میشه جهنم 

۳۸. میتونید در هرچی مربا و ترشی باز کنید 

۳۹. لازم نیست روزانه ۳ ساعت جلوی اینه عذاب بکشید تا شکل ادمیزاد بشید با یه اصلاح صورت ۵ دقیقه ای و مسواک ۲ دقیقه ای کار حله 

۴۰. هر رنگی بپوشید بهتون میاد  

۴۱. میتونین دست خالی همه جا برید مهمونی و خجالت نکشید 

۴۲. فقط شما میتونید لذت رانندگی با سرعت ۱۷۰ کیلومتر در ساعت رو درک کنید 

۴۳. لازم نیست ۴۰۰ بار ایین نامه امتحان بدید و شونصد بار داخل شهر چون شما یه راننده در حد شوماخر به دنیا میاد و رانندگی در خون شماست 

۴۴. فقط شما لذت داشتن یه سیستم صوتی چند میلیونی رو تو خونه و اتوموبیل مفهمید  

۴۵. پلی ستیشن اکس باکس بهترین سرگرمیهاست 

۴۶. خیلی راحت با دیدن هر دختری میتونید بهش ابراز علاقه کنید و اونو به یه قهوه دعوت کنید 

۴۷. میتونید تنهای همه جا برید و برای رفتن به کوه لازم نیست ۴ کیلو ارایش کنید بلکه از جا بلند میشید لباس میپوشید و میرید کوه 

۴۸. میتونید یه پیراهن رو چند ده بار بپوشید و دوباره بپوشید کسی ایراد نکیگیره 

۴۹. لازم نیست برای حفظ هیکل از خیر هرچی غذای لذیذ بگذرید و خودتونو ببندین به ۴۰۰ نوع رژیم کوفتی فقط کافی هر ورزشی رو دوست دارید انجام بدین هفته ای چند جلسه 

۵۰ میتونید فقط با فوتبالیست شدن میلیاردر بشید فقط کافی ۴ تا حاشه درست کنید ۳ تا دریبل بزنید و شما پولدار میشوید  

۵۱.  بهترین رشته های تحصیلی مربوط به شماست 

۵۲. همیشه زودتر کار پیدا میکنید و اولویت با اقایون میباشد 

۵۳.لازم نیست بعد از خوندن این مطلب نویسنده مطلب رو بگیرید به باد فحش و فکر کنید چجوری انتقام بگیرید

 

از همه خواهش میکنم اگه خواستن تو وبلاگشون این متن رو درج کنن اسم نویسنده رو بزنن تنگش 

 

از همه اقایون عزیز هم درخواست میشه نکات بیشتری رو به سلیقه خویش وارد کنن

تشکر از شیدا بانو

باید تشکر کنم از شیدا بانو که این شکلکها رو درست کرد برام 

اخ‌‌‌‌‌ی چه حالی میده میای بنویسی یه عالم ایکن همه نوعه جلو دست ادمه  

مرسی شیدا جون 

خودم سعی کردم یه ۴۰۰ باری نشد که نشد یعنی کد ها رو وارد میکردم ولی اشتباهی میشد

یاد ابیدر بخیر

حالا ما هرجا این حرف رو میزنیم میگن رفتی بلاد کفار حالشو میبری ولی نمیدونن بابا منم انسانم ادم اهنی که نیستم دلم یاد وطن (ولایت) کرده بابا اینجا جای ما نیست اونجا سرزمین ماست   

از روزی که از ایران اومدم بیرون فقط دو بار با یکی از بهترین دوستای زندگیم بهروز صحبت کرده بودم  

امشب بعد از ۴ سال تلفن زدم ای حال داد ای حال داد  

میگفت رفتن ابیدر (پارک امیریه) صبح جمعه و رفتم تو خاطرات شبهای که جلوی خونه با بهروز مینشستیم و حرف میزدیم کل زندگیمون این بود که مثلآ تو اون کوچه از ما بهتر نبود و مینشتیم دخترای محله خودمون و بقیه محله ها رو ببینیم و فکر کنیم بزرگ شدیم  

اهنگهای ناصر رزازی داریوش و مایکل جکسون و اکوا تو مخمون بود تازه اهنگهای تکنو مد شده بود و وانجلیس گوش میدادیم فاز میداد بابا نوجونای این دوره زمونه هیچی از زندگی بلد نیستن 

 

چه روزای بود با بچه ها اشناها فامیلا میرفتیم کردستان گردی و خونه فک و فامیل رفتن تخته نرد بازی حکم ۴ پر بازی کردن    

سنندج مریوان پاوه سقز بانه کرمانشاه و هر جا که دلتون بخواد مبرفتیم یا مهمون داشتیم اینجا انگار نه انگار عین جسد متحرک نه محبتی نه رفت و امدی همه صبح خروس خون میرن سر کار و درس شب میرسن یه دوش بگیرن و بخوابن  

راست میگن بهترین خاطرات ادم مربوط میشه به دوران کودکی و تحصیل تازه میفهمم چرا چون تو اون دوران تمام دلخوشیمون ۴ تا دوست بود با مهمونی های خانوادگی و فوتبال گول کوچیک و سالن رفتن  کارتونهای دهه ۷۰ (البته خودم متولد دهه ۶۰ هستم ) فوتبالیستها کمانگیر نوجوان سرندیپیتی بابا لنک دراز (جودی)

یادش بخیر یه زمانی تنبک و دف  میزدیم چه حالی میداد کل تابستون تازه کلاسهای نازک کاری هم میرفتیم از جاسیگاری بگیر و معرق کاری شعرهای داریوش (توی این دنیای بی حاصله بودم) تا جا قران و تخته نرد اعلای کرد 

اینجا چی هیچی یا کار یا درس یا نت همه چی از یادمون رفته  

ادم سنش که به ۱۸ سال میرسه دیگه عمرش عین برق و باد میگذره عین یه خواب کاش میشد برگشت به اون دوران  

 

اینم یه عکس از امیریه سنندج و کوه زیبای ابیدر (ئاویه ر)  

میدونم در هم نوشتم خب اخر شب یاعت ۱۱ از این بهتر نمیشه 

راستی قهرمانی اسپانیا رو هم تبریک میگم

حضرت عزرایل ول کن سینمای ایران نیست

خوب امروز هم میبینیم حضرت عزرائیل عزیز لطف فرمودن و یکی دیگر از پیش کسوتهای سینما و تلویزیون ایران رو با خودشون بردن بعد از کیومرث ملک مطیعی حمیده خیر ابادی محمود بنفشه خواه رضا مرم رضای جمشید لایق نیکو خردمند و محمد رضا اعلامی امروز نوبت محمود بهرامی بود خدایش بیامرزد  

  

موندم این حضرت عزرائیل چه گیری داده به سینمای ایران چرا یه سری به هالیوود نمیزنه  بابا اونجا هم تاریخ مصرف گذشته زیادی دارن

 

  
 
محود بهرامی در گذشت

محمود بهرامی در چندین سریال تلویزیونی از جمله 'خانه به دوش' و 'بزنگاه' بازی کرد.

محمود بهرامی، بازیگر سینما و تلویزیون ایران به دلیل عفونت ریوی در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران در ۷۳ سالگی درگذشت.

این بازیگر سینما و تلویزیون که متولد سال ۱۳۱۶ در شهر تویسرکان بود، بازیگری در سینما را از سال ۱۳۵۰ شروع کرد.

از نخستین تجربه های سینمایی او بازی در فیلم خواستگار (محصول۱۳۵۱ ساخته علی حاتمی) بود.

بازی در فیلم های صمد به مدرسه می رود (محصول ۱۳۵۱ ، ساخته پرویز صیاد )، خانه قمرخانم (محصول۱۳۵۱، ساخته بهمن فرمان‌آرا )، اسرار گنج دره جنی (محصول ۱۳۵۳، ساخته ابراهیم گلستان ) و زنبورک (ساخته فرخ غفاری ) از دیگر فیلم های پیش از انقلاب است که محمود بهرامی در آنها بازی کرد.

محمود بهرامی پس از انقلاب نیز در فیلم های فراوانی از جمله مسافران مهتاب (ساخته مهدی فخیم‌زاده)، سال های خاکستر ( ساخته مهدی صباغ زاده )، جیب‌ برها به بهشت نمی روند ( ساخته ابوالحسن داودی) و گاهی به آسمان نگاه کن ( ساخته کمال تبریزی ) بازی کرد.

حاج خانم مامان چوبین

چند روزی میشه هر جارو میبینم فیس بوک یاهو جی میل و انواع ایمیلی به عنوان مامان چوبین برام فرستاده شده 

الحق و الانصاف عجب مامانی داشته موندم این موجود به کی رفته بماند ........ 

 

اینم از نظرات کارشناسانه دوستان در مورد ننه چوبین 

  

Maman chobin  

نظرات خوانندگان: (ایمیلی که برام اومده بود) 

 

 

با این مامان حتما باباش برونکا بوده که بچه اینجوری در اومده 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

البته تو کارتون ایرانیش گفتن مامانشه! معلوم نیست حالا واقعا مامانش باشه. آخه این وزغ کجاش شبیه اون داف جیگره؟؟
اگه واقعا مادرش باشه، پس چوبین کلهم به باباش رفته، اون وقت ببین بابای چوبین چه مخ زن خدایی بوده، با اون هیکل و قیافه اش چی تور کرده لامصب! 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

نه بابا کی نشون دادن مادرش رو، یه تصویر مات از تو هوا! بخاطر مسائل منکراتی نشونمون ندادن. یعنی گند زدن به خاطرات دوران کودکی مون. هرچی به عنوان خاطره جمع کردیم یک جاش دروغه. از بچگی با هزار دوز و کلک سعی می کنن خرمون کنن. عجب عوضی هایی هستن. 

 

ــــــــــــــــــــــــــــ 

  

فکر کنم پارازیت داشتن بچه شون این طوری شده وگرنه چوبین باید حداقل یه چیزی تو مایه های جودی در میومد! 

 

ــــــــــــــــــــــــــــ 

 

الهی بشکنه دست سانسورچی صدا و سیما چه قدر به خاطر بی مادری چوبین غصه خوردیم . یادش به خیر دوست داشتم اسلحه داشتم میزدم برونکا رو درب و داغون میکردم . خیلی چوبین رو اذیت میکرد. مردیم اینقدر حرص و غصه خوردیم تو این کارتون 

 

ـــــــــــــــــــــــــــ 

 

یکی مامان چوبین حسرتش به دل من موند یکی خانوم لورا تو کارتون سرنتی پیتی 

 

ـــــــــــــــــــــــــــ 

 

دوستان چوبین دگردیسی داشته مگه یادتون نیس؟ وقتی بچه هستن اینطوری هستن وقتی به سن خاصی میرسیدن میشدن عین مامانه! 

 

ـــــــــــــــــــــــــــ 

 

وای پسر... خاطرات زنده شد برام... اون موقع پلی استیشن و اینترنت و کامپیوتر نبود. همه دلخوشی ما همین کارتونا بود... 

 

ــــــــــــــــــــــــــــ 

 

اقا عجب مامانی هم داشته ها مطمئنا این مامانشو اگه اون موقع ها نشون میدادن باباهامون هم این کارتونو نگاه می کردن 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

اگه امکانات کامپیوتری الان رو اون موقع داشتند یک مامان محجبه و عفیف برامون درست میکردن که این نسل اینجوری حسرت به دل نمونه و نسل سوخته نشه. 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

.. این هم از بلفی و لی لی بیت:http://i49.tinypic.com/2w34xzm.jpg
http://i47.tinypic.com/az6tdv.jpg 

 

تو کارتونای قدیمی همه شخصیتا دوست دختر داشتن : میشا و ناتاشا ( دهکده حیوانات ) ، بنر و سو ( بنر سنجابه ) ، پسر شجاع و خانم مهربون و . . . 

 

 

اینم فیلم همون تیکه از دیدار چوبین و مامانش: 

 

http://www.youtube.com/watch?v=C_hzKFsdxHk

 

تردید

دیشب اواخر شب خودمون فیلم تردید رو دانلود کردم بعدش نشتم فیلم رو تا اخر دیدم یعنی بجای ۱۲ شب نزدیک ۳ صبح خوابیدم بماند که چه کیفی میده تو تعطیلات میان ترم هر وقت بخوای میخوابی

 

  

فیلم تردید اولش رو بگم که خدا رو شکر کارگردان کار بلد فیلم (واروژ کریم مسیحی) بجای پول هدر دادن بخاطر بازیگرانی که نه بخاطر توانای بازیگری بلکه بخاطر اسم و قیافشون سینمای ایران رو ارث پدری میدونن از بازیگرانی استفاده کرده بود که به معنای واقعی بازیگرن و نحوه دیالوگ و حرکات سکانس به سکانس بازیگر ادم رو یاد شاهکارهای میندازه که دیگه جاشون توی سینمای ما خالیه و سر اخر هم بگم توی این فیلم از باند شریفی نیای سود جو خبری نبود که من یکی خیلی خوشحال شدم از این بابت  

 

بازیگران فیلم که الحق و لانصاف  (اگه اشتباه نوشتم خودتون ببخشید) نام بازیگری برازندشونه و امیدوارم که هیچ وقت مغرور نشن و همیشه به همین زیبای ایفای نقش های بعدی رو ازشون ببینیم : بهرام رادان ترانه علی دوستی و حامد کمیلی در کنار بازیگران پیش کسوت مثل محمود پاک نیت و بازیگران پیشکسوت تاتر که مجموعی از همه خوبان بود به ایفای نقش پرداخته بودن

 

ولی داستان فیلم ورژن فارسی شاهکارنویسنده نابغه ۴۰۰ سال پیش اروپا ویلیام شکسپیر که داستان این شاهکار را در بین سالهای ۱۵۹۹ تا ۱۵۶۱ نوشته شاهزاده هملت داستانی که خود بیانگر شاهکار بودنش میباشد ولی باید افرین گفت به تمامی عوامل فیلم و کارگردانبرای ساختن چنین فیلم زیبا و هنری که بر اساس قوائد حرفه ای ساخته شده که کاش میشد خط قرمزهای سینمای ما کمتر باشه تا شاید بیننده شاهد سکانسهای بیاد ماندنی بیشتری باشه  

 

 

در چند سال اخیر خیلی فیلم دیدم چه خارجی چه ایرانی جدای از اینکه فیلم های طنز کمدی یا بعضآ لودگی ( به غیر از کارهای مدیری) صرفآ برای خنده ساخته میشن (که در بعضی موارد دریغ از یک لبخند) اما چند فیلم بدرد بخور خارجی و ایرانی رو دیدم که واقعآ به عنوان بیننده لذت بردم  

Constantine با بازی زیبای کیانو ریووز و داستان فیلم زیبای که داشت همیشه در ذهنم میمونه 

 

اما فیلم های ایرانی یکی پستچی ۳ بار در نمیزند در ژانر ترس (که از بهترین های سینمای ما بهره برده چه به لحاظ بازیگر و چه عوامل پشت دوربین)  و دیگری تردید  

 

دیدن این ۳ فیلم رو پیشنهاد میکنم فقط در جای ساکت و ارام که قشنگ جذب فیلم بشین اگه فیلمهاید دیگری هست پیشنهاد کنید ببینم